پارت بیست و ششم

زمان ارسال : ۱۱۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه


سمآء وا رفته جای خانم‌بزرگ نشست و با چشمانی درشت رو به من ماند. ماتش برده بود. شاید انتظار چنین برخوردی را از او نداشت و یا این حق را به خودش می‌داد که چون خودش حس خوبی از دکتر رستمی نمی‌گرفت باقی هم مثل او باشند.

-چه طرفدارم پیدا کرد ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.